بله
جنگل رويايي، بفرماييد
ميتونم با خانم جي اون-سو صحبت کنم؟
ايشون رفتن سئول
سئول؟ تنهايي رفتن؟
بله،اما شما کي هستيد؟
آه، بعداً باز تماس ميگيرم
الو؟
منم، ميتونيم همديگه رو ببينيم؟
ميخوام ازت يه چيزي بپرسم
اگه خسته اي، خودم ميام دنبالت
نه، خودم ميام اونجا
!تو! تو
ميخواي منُ دِغ مرگ کني؟
يه کارِ مهمي واسم پيش اومد
کار مهم، کدوم کار مهم؟
ميخواي خونوادتُ رسوا کني، آره؟
لطفاً اين يبارُ بهم اعتماد کنيد، مادر
قول ميدم نااميدتون نکنم
بعداً براتون مفصل توضيح ميدم
فقط يکمي زمان احتياج دارم
پس خواهش ميکنم تا اونموقع کمي صبور باشيد، باشه؟
چه اتفاقي افتاده بود؟
فکر کردم دوباره ناپديد شديد
...انقد نگران شده بودم که
فقط پوست استخونم مونده...
اگه ميدونستم بيشتر ميموندم
معذرت ميخوام
تحقيق ـيُ که ازتون خواستمُ انجام دادي؟
بله، ايشون نماينده شرکت جون و ديويد از کشور انگلستانِ
ولي هنوز اطلاعات کاملي پيدا نکردم
که اينطور
در حال حاضر دارم در موردسابقه ـش تحقيق ميکنم
تو کوتاه ترين زمان ممکن اطلاعاتُ جمع آوري ميکنم
عاليه، اما بايد اينکارُ بي سرو صدا انجام بدي
نبايد اجازه بديم کسي از اين موضوع اطلاع پيدا کنه
متوجهم
...يه موضوع ديگه
ميخوام يه شرکت تاسيس کنم، ميتونم رو کمکت حساب کنم؟
شرکت؟
ميخوام براي توليد محصول جديد، يه شرکت جديد تاسيس کنم
شرکت جديد؟
موفقيتمون باعث ميشه تمام چيزايي رو که از دست داديمُ دوباره بدست بياريم
فهميدم
پس يعني منم يکي از موسسانِ شرکت ميشم
منظورم اينکه همه جوره ساپورتتون ميکنم
!جانگ-مي! بيا اينجا
!هــــي، جي اون-سو
آروم باش، دارن نگامون ميکنن
مامان همه چيُ بهم گفت
نميدوني چقدر خوشحال شدم
چانگ-هو باهات خوب رفتار کرد؟
بايد کاري کني تلافي تمام بلاهاي رو که سرت آورده رو پس بده
چي ميگي؟
نميتونم همچين کاريُ بکنم
چقدر لوس، حالا داره طرف شوهرشُ ميگيره
صبر کن ببينم، از اين به بعد بايد چي صداش کنم؟
چانگ-هو؟ هيون-وو؟
يا مدير کانگ صداش کنم؟
بنظرت چي بايد صداش کنم؟
انقد به خودت زحمت نده
بزنم لهت کنم ،زود باش برام غذا سفارش بده
گرونترينُ خوشمزه ترين غذا رو ميخوام
باشه،مشکلي نيست
واقعاً هيچي يادت نمياد؟
فکر ميکني ميخوام به خونوادت صدمه بزنم؟
اينطور که معلومه هيون-وو ديگه به آخر خط رسيده
هيچ کسي بهش اهميت نميده
راستي، تونستي مطالبات شرکتُ وصول کني؟
پس چرا خوشحال بنظر نميايي؟
بايد يه کسيُ برام پيدا کني
کيُ؟
جي اون-سو رو
يه آمار بگير ببين همراه هيون-وو هست يا نه
بايد فوراً دست بکار شي
در مورد چي صحبت ميکني؟
مگه هيون-وو با سو-جين نامزد نکرده؟
يعني ميگي نامزد نکردن؟
سوالاي بي ربط نپرس کاريُ که گفتمُ انجام بده
خب بهم بگو چي انقد نگرانت کرده
نگو که حافظشُ بدست آورده، ها؟
آره يا نه، جواب بده؟
اون منُ تو شرکت ديده،حالا چه خاکي به سرم کنم
!خفه شو
زود باش حرکت کن
باشه
هر طور شده بايد پيداش کني
فهميدي؟
در رابطه با نامزديت واقعاً نميدونم چي بگم
اوپا،ميدونم منُ اينجا صدا نکردي چون نگران ـمي
خيلي خوب ميدونم اون-سو رو چقدر دوس داري
بخاطر همين انقد نگرانُ پريشون هستي، درسته؟
حتماً ميخواي بپرسي چرا هيون-وو همه چي رو تو روز نامزدي خراب کرد؟